شخصی سازی روابط عمومی در عصر داده و هوش مصنوعی

آقای تقیزاده ضمن عرض ادب و احترام به حضار گرامی، حضور در این جمع فرهیخته را افتخاری بزرگ دانست و بیان کرد که موضوع سخنرانی ایشان «شخصی سازی روابط عمومی در عصر دادهمحور» است.
ایشان پیش از ورود به بحث اصلی، به ضرورت درک فضای کنونی که در آن تنفس و فعالیت میکنیم اشاره کردند. وی تاکید نمود که باید فلسفه هوش مصنوعی را شناخت و درک کرد که این فناوریها و پدیدهها چه معنا و مفهومی میتوانند برای ما داشته باشند.
آقای تقیزاده به دیدگاه فیلسوفان هوش مصنوعی اشاره کرد که هوش مصنوعی را بازتاب تفکر انسان در ماشین میدانند. وی مطرح کرد که پرسش اصلی امروز دیگر این نیست که ماشینها چگونه فکر میکنند، بلکه این است که چرا ما فرآیند «فکر کردن» را به ماشینها واگذار میکنیم. او توضیح داد که وقتی گفته میشود هوش مصنوعی به اندازه یک دکترای تخصصی (PhD) توانایی دارد، اهمیت اصلی نه در توانایی آن، بلکه در سرعت دستیابی به این قابلیت است. یک فرد ممکن است ۳۰ سال زمان نیاز داشته باشد تا به مرتبه PhD برسد، اما هوش مصنوعی در عرض یک یا دو سال چنین قابلیتی را کسب کرده است.
به گفته ایشان، فناوری پیش از آنکه بهطور کامل درک شود، تجربه میشود و این یکی از چالشهای مهم زمانه ماست. وی برای نمونه بیان کرد که در گذشته برای یافتن اطلاعات، افراد از گوگل استفاده میکردند، اما اکنون هوش مصنوعی مولد و ابزارهایی مانند ChatGPT پاسخ آماده را در اختیار کاربران میگذارند.
وی بخش نخست سخنان خود را به این مقدمات اختصاص داد و وعده داد که در ادامه، معنای شخصیسازی در روابطعمومی و روشهای ایجاد آن را تشریح کند.
پروفایلینگ و سگمنتیشن مخاطب
آقای تقیزاده در ادامه به مبحث «پروفایلینگ مخاطب» پرداخت و توضیح داد که این فرآیند شامل شناسایی رفتارها و احساسات مخاطب و دستهبندی آنها است. سپس به «سگمنتیشن» یا بخشبندی مخاطبان اشاره کرد و گفت که در پروفایلینگ، پس از شناسایی رفتارها، گروهبندی صورت میگیرد. برای مثال، افرادی که رفتار خشن یا واکنش منفی داشتهاند، در یک گروه مجزا قرار میگیرند.
پس از این مرحله، طراحی پیام انجام میشود و در نهایت کانال مناسب برای انتشار پیام انتخاب میگردد. وی تاکید کرد که انتخاب کانال، یک حوزه تخصصی روابطعمومی است و خود وی در این زمینه تخصصی ندارد.

کاربردهای هوش مصنوعی مولد در روابط عمومی
تقی زاده سپس به کاربردهای هوش مصنوعی مولد اشاره کرد که بهصورت شفاف قابل تصور هستند. او نخستین کاربرد را «تولید محتوای خودکار» عنوان کرد و توضیح داد که امروز شاهد پدیدههایی مانند «مرگ نویسنده» و «مرگ خواننده» هستیم، زیرا ماشینها هم مینویسند و هم میخوانند، آن هم در مقیاسی وسیع و با کیفیتی بالاتر از انسان.
کاربرد دوم، «تحلیل دادهها» بود. او گفت که با کمک هوش مصنوعی میتوان پیامهای منتشرشده و احساسات موجود در آنها را اعم از مثبت، منفی یا خنثی تحلیل و استخراج کرد.
کاربرد سوم، «طراحی کمپینها» است که با استفاده از زبان طبیعی انجام میشود. وی خاطرنشان کرد که یکی از بزرگترین تحولات کنونی، جایگزینی زبان طبیعی بهجای زبان کدنویسی است. او این تغییر را چنین توضیح داد که در گذشته برای توسعه یک پلتفرم، ایده به برنامهنویس منتقل و کدنویسی انجام میشد، اما امروز این فرآیند با پرسش و پاسخ به زبان طبیعی و تولید خروجی مناسب انجام میشود.
آقای تقیزاده مهارت «پرامتنویسی» را (که در آن با طرح سؤال درست به پاسخ مطلوب میرسیم) یکی از مهمترین مهارتهای آینده دانست. او با اشاره به تجربه شخصی خود گفت که از سال ۱۳۸۸ کار با هوش مصنوعی را با برنامهنویسی C و پیادهسازی سختافزاری آغاز کرده است، اما با گذشت زمان، این مسیر به فلسفه فناوری منتهی شده است، چرا که هوش مصنوعی امروز بسیاری از کارها را انجام میدهد و حتی رشته برنامهنویسی در معرض انقراض قرار گرفته است.
تحولات شناختی و آینده مشاغل
وی سپس به پروژههایی مانند ارتباط مستقیم مغز به مغز از طریق چیپستها اشاره کرد که در سال ۲۰۲۴ مقاله آن در نشریه Nature منتشر شده است. به گفته او، این فناوریها میتوانند حوزههای شناختی انسان را به هم متصل کنند و شاید انقلاب اصلی پیشرو، نه انقلاب هوش مصنوعی بلکه انقلاب شناختی باشد.
در بحث آینده مشاغل، آقای تقیزاده فرمول سادهای ارائه کرد: هر شغل روتین و تکراری حتی در سطح پزشک فوق تخصص در معرض حذف است.
او توضیح داد که وقتی یک پزشک قلب برای بیمار اول آزمایشها را بررسی و تشخیص میدهد و همان روند را برای بیمار دوم و سوم تکرار میکند، این شغل ماهیتی روتین پیدا میکند و قابل واگذاری به ماشین میشود.
وی به حضار توصیه کرد بررسی کنند که آیا شغلشان را میتوان بهصورت مکتوب و گامبهگام شرح داد یا خیر. اگر چنین باشد، آن شغل در معرض حذف قرار دارد. البته او یادآور شد که برخی مشاغل فعلاً تا ۱۵ تا ۲۰ سال آینده در امان هستند، اما حوزههایی مانند «تحلیلگر دادههای ارتباطی» در روابطعمومی از اهمیت ویژهای برخوردار خواهند بود.
آقای تقیزاده تأکید کرد که خلاقیت عامل اصلی ماندگاری شغلهاست و هرجا که خلاقیت حضور دارد، خطر حذف شغل کمتر است. وی مهارتهای نرم (Soft Skills) مانند ارتباط مؤثر و رهبری را مهمترین سرمایه شغلی در آینده دانست.

نمونهای از شخصی سازی روابط عمومی
در پایان، سخنران به مثالی از شرکت مایکروسافت اشاره کرد که برای تولد دختر دوست او، نامهای شخصیسازیشده ارسال کرده و در آن نوشته بود: «زهرا جان، زمانی که تو آماده میشدی وارد این دنیا شوی، ما نیز دنیا را برای ورود تو آماده میکردیم.» به گفته او، این اقدام نمونهای از تبدیل داده به تجربه انسانی است و نشان میدهد که شخصیسازی زمانی موفق است که بتواند داده را به تجربهای معنادار برای فرد تبدیل کند.
جمعبندی
آقای تقیزاده سخنان خود را با معرفی برنامههای خود در حوزه هوش مصنوعی که در دانشگاه تهران با حضور متخصصان از شرکتهای مختلف بینالمللی برگزار شده، به پایان برد. او از مخاطبان علاقهمند دعوت کرد برای مشاهده این برنامهها، عبارت «آقای هوش مصنوعی» را در گوگل، اینستاگرام یا تلگرام جستوجو کنند.
وی در پایان گفت: «در دنیا دو دسته افراد وجود دارند: خوشبینها که میگویند همهچیز خوب است و نیازی به اقدام نیست، و بدبینها که معتقدند همهچیز بد است و هیچ کاری نمیتوان کرد. وجه مشترک هر دو گروه، بیعملی است. اما میان این دو، فضایی به نام “فضای امید” وجود دارد که در آن افراد باور دارند بهجای پیشبینی آینده، میتوان آن را خلق کرد. برای خلق آینده کافی است در تاریکترین لحظات، هرکس یک قدم بردارد.»